چند خط بی‌حوصلگی

چی بگم :)

مزه ی چند ساعت دوست داشته شدن ❤️❤️

غریبه ی بی رحم سلام ؛ دقیقا ۴ سال پیش تو را دیدم و درست وقتی پر از احساس دوست داشتن تو بودم مرا رها کردی و رفتی ... بسیار خب گله ای نیست ؛ من گریه هایم را کرده ام، نامه های زیادی برایت نوشته ام که هرگز به دستت نرسیده ،گاهی پیش خدا از دلتنگی ام برایت گفته ام و چند باری تو را با همسرت دست در دست بی آنکه بفهمی با حسرت نگریسته ام ... وقتی تو رفتی احساسی در من خاموش شد ؛ احساس زن بودن احساس دوست داشتنی بودن ...من ۴ سال تمام هیچ روزی خودم را دوست نداشتم ؛ هر لحظه منتظر فرصتی بودم تا این من دوست نداشتنی ام را از خودم بیرون آورم و با حالت مچاله در یک چمدان محکم محبوسش کنم و در دور دست ها آتشش بزنم و آنگاه با خیال آسوده با پوچی به خانه ام برگردم ... در این ۴ سال کلی از موهایم ریخت ، پوستم که پیش تر هم تعریفی نداشت و صحنه ی نبرد خونین چندساله ی من با کلی جوش بود بدتر هم شد ، چشمهایم حسابی به گود افتاد، چشمهایم رفته رفته غمگین و پف آلود شد ، لاغر شدم ، بیشتر روزهای ماه بی دلیل گرفتار دل درد های شدید شدم ، ضربان قلب ضعیف گاهی به زمینم میزد و هزار درد ناگفته در قلبم میسوخت ...

چند روز پیش درست مثل یک معجزه مرد جدیدی مرا پیدا کرد ؛ با همه ی این ضعف ها با من مثل یک گنج گرانبها رفتار می‌کرد اما من نتوانستم باور کنم زیرا تو انقدر با رفتارت به من حس بی ارزشی داده ای که ...

وقتی به من می‌گفت دوستم دارد حال من بهتر میشد .. ان چراغی که تو خاموش کرده بودی با حضور او روشن شد و من دریافتم که من هم مثل همه زنها جذاب و لوند هستم من هم زن هستم پر از احساس آفرینش پر از زیبایی حتی اگر مثل همه نباشم

وقتی نگرانم میشد یا در طول روز مرتب از حالم میپرسید وقتی تمام جزئیاتم را حفظ بود ... او فرشته ی زندگی ام بود ... من با او خداحافظی کردم و برایش بهترینها را میخاهم ... فرشته ی زندگی من ... تو نور به دنیای من بخشیدی عزیز همیشگی ام ❤️🙏

پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴ | 20:55
Atousa
  • صفحه اصلی
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
آرشیو وب
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای چند خط بی‌حوصلگی محفوظ است .